*دفتر دل*

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق* ز هر بی سرو پایی نکنیم. یادمان باشد اگر ،گلی را چیدیم وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم

*دفتر دل*

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق* ز هر بی سرو پایی نکنیم. یادمان باشد اگر ،گلی را چیدیم وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم

آموختم ....

 آموختم

من عشق را از انعکاس مهتاب در حوض خانه مادربزرگ آموختم

من ایثار را از قلب خورشید در آسمان صحرا آموختم

من زندگی را از امواج طوفانی شب دریا آموختم

من محبت را از قطره های باران بر علفزار آموختم

من صداقت را از یکرنگی ابرهای سفید آموختم

من وفا را از کبوترا بر شاخه های خشکیده یک درخت آموختم

من گذشت زمان را از چشمان منتظر آموختم

من ایمان را از کودکان معصوم آموختم

من عطش را از چکاوک های خانه همسایه آموختم

و من آموختم هر چه را بخواهم فقط از معبود یکتا بخواهم

نظرات 4 + ارسال نظر
بانوی ماه جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:03 http://banooyemah.blogsky.com

سلام خیلی قشنگ بود موفق باشی

بهارک جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:57 http://weblog.zendehrood.com/baharamitis

تو این دنیا هر لحظه که می گذره چیزای زیادی یاد می گیریم

بانو ف جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:38

ای کاش...
ای کاش اشکهای تنهایی شب ، لب می گشودند و از دل عاشق حرف می زدند ، دلی که هر شب چشمانش بارانی است.


اگر توانستی پرواز ماهیان را تماشا کنی
اگر توانستی قطره های اسمان را بشماری اگر توانستی بوسه بر اتش بزنی
بدان ان وقت فرا موشت کرده ام

بانوی شرقی دوشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:33

جالبی بود
*
نوشته هاتون جالبه *این تنها چیزییه که میتونم بگم
شادباشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد