*دفتر دل*

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق* ز هر بی سرو پایی نکنیم. یادمان باشد اگر ،گلی را چیدیم وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم

*دفتر دل*

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق* ز هر بی سرو پایی نکنیم. یادمان باشد اگر ،گلی را چیدیم وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم

خیلی دوستت دارم

خیلی دوستت دارم
 
 
قلبی شکسته ، نا امید و خسته داشتم ، از آن قلب، تنهایک ویرانه بر جا مانده بود!
 
کسی وارد آن ویرانه نمیشد ، قلبش را به آن ویرانه هدیه نمیداد!
 
دیگر هیچ احساسی از عشق در آن قلب شکسته  نبود و دیگر هیچکس هیچ
 
امیدی به عاشق شدن آن قلب نداشت!
 
آن ویرانه سرخ دیگر نه همدمی داشت و نه همدلی ! نه همصدایی داشت و نه همزبانی!
 
تو آمدی و افتخار دادی که به قلب سوخته من بیایی ! آمدی و افتخار دادی
 
 که قلب مهربانت  را به قلب شکسته من هدیه دهی!
 
آمدی و با مهر و محبت خودت مرا دگرگون کردی ، قلبم را تبدیل به باغ آرزوها کردی ،
 
 با آن محبت و عشق خودت مرا عاشق خودت کردی.....            
 
با آمدنت تمام امید ها و آرزوهایم زنده شدند و دوباره آهنگ دلنشین عشق
 
 در قلبم نواخته شد و قناری پر شکسته دلم دوباره در آسمان آبی قلبم به پرواز در آمد....
 
عزیزم اینک که مرا از آن سیبلاب غم و نا امیدی نجات دادی بیشتر از هر کسی
 
 و بیشتر از هر عشقی تو را دوست میدارم ، بیشتر از کلام مقدس دوست داشتن
 
 و بیشتر از هر آرزویی تو را دوست میدارم....
 
تا آخرین لحظه زندگی ام به تا وفادار خواهم بود و قدر تو را خواهم دانست .
...
به تو که تنها امید منی و به تو که امید هایم را دوباره زنده کردی افتخار میکنم
 
 و با صداقت ، یکدلی و یکرنگی میگویم که خیلی دوستت دارم آری اینبار خیلی بیشتر از
 
همیشه دوستت دارم عزیزم....        
 
دوستت دارم برای تو کم است ، خیلی خیلی تو را دوست میدارم !
 
با آمدنت رویاهایی که حتی تصور آن در خواب نیز برایم دشوار بود به حقیقت تبدیل شدند
 
 و منی که تنهایی در جاده های خسته و خالی هیچ امیدی برای  رسیدن 
 
 به پایان جاده نداشتم به مقصدم که همان قلب مهربان و عاشق تو بود رسیدم.....
 
عزیزم!  ای فرشته نجات این قلب شکسته من ،....        
         
        
                                 خیلی دوستت دارم