من .....
و این منم بی آنکه بدانی کجایم یا چگونه ام،
پرواز و تنهایی. شب و خورشید.
من و آرزو.
واژه ها چه غریب در من پرسه میزنند
بی آنکه بدانند من خود تنها یک گوشه از یک واژه ام
نه چیزی بیشتر و نه شاید کمتر.
من گمگشته ترین آرزو در خیال مبهم یک واژه ام.
مرا فراموش کنی یا نه،
مرا شروع پنداری یا نه،
مرا باور کنی یا نه،
من هستم.
در خیال تو،
در میان همه خاطرات فراموش شده تو،
در میان همه آرزوهای محال تو،
در میان خوابهای دم صبح،
در میان همه جستجوهای تو برای یافتن چیزی به نام هیچ،
در میان همه آنچه که باید و نباید تو،
من پرسه میزنم.
تنها با امید اینکه روزی فقط
احساسم کنی نه بیابیم و نه ببینیم فقط باورم کنی.......
بیا با هم بشنیم کنج یه شب
بشینیم چند تا ستاره بشمریم
نشون شهر همیشه روشنو
به دلی که غم نداره بسپریم
اگه میخواییم واسه ی هم بمونیم
بیا تو عطر گلها لونه کنیم
بیا رو لبای غمگین وفا
صدای گریه رو وارونه کنیم
بیا از پله ی نور بالا بریم
موی خورشید خانومو شونه کنیم
بیا با هم بشنیم گوشه ی عشق
رفتنه تنهایی رو نگاه کنیم
غربت ساکت هر مسافرو
به تماشای هم آشنا کنیم
بیا تا آخر دنیا بمونیم
تو صدای چیک چیکه قطره ی آب
بیا تو رنگ گلها زنده باشیم
یا سبک بریم تو سنگینیه خواب
اگه هر جا تو بری من میدونم
نشونیت همیشه عطر تنته
نشون منو یه دنیا میدونن
که یه عمری هوای موندنته
بیا با هم بشنیم گوشه ی عشق
رفتنه تنهایی رو نگاه کنیم...
مو فق با شی .........
انا هبد
نگاه
نگاه اولت بر من اثر کرد
نگاه دومت دیوانه ام کرد
نگاه سومت عاشق ترو کرد
نگاه آخرت خاکسترم کرد
سلام سام عزیز
وبلاگت خیلی بهتر شده
بهت تبریک میگم عالی شده
بهترش هم میتونی بکنی
موفق باشی عزیزم
الهام