مرا با خود ببر |
مرا با خود ببر... هر جا که می روی مرا نیز با خود ببر.... نگذار که در سکوت تلخ زندگی تنها بمانم ، نگذار که در خلوت تاریک زندگی در گوشه ای بنشینم و به نوای غمگین چشمانم گوش کنم... هر جا که می روی اگر دوستم میداری مرا با خود ببر..... به سفر می روی مرا همسفر خودت بدان ، به رویاها می روی مرا نیز رویای خودت بدان... نگذار که احساس کنم یک عاشق تنهایم.... عاشقی که آرزوی یک لحظه را دارد که در کنار یارش و آن کسی که دوستش دارد باشد! نگذار که همسفر من تنهایی ها باشند و همزبان من سکوت تلخ زندگی! هر جا که می روی این دل بی طاقتم را که مجنون تو هست تنها نگذار! دلی که همیشه و همیشه برای تو بوده و هست و خواهد بود ، یک دل وفادار ، عاشق و یکرنگ! به من نگو که قلبم همیشه در کنارت هست و هیچگاه احساس دوری از مرا نمیکنی، اینها همه یک قصه است ! من حقیقت را میخواهم ، و حقیقت زندگی تویی ، وجود پر مهر تو و آن آغوش مهربان تو هست... هر جا که می روی ، مرا نیز با خود ببر ، مرا تنها نگذار و مرا روانه دشت تنهایی ها نکن! |